عرش، فلک نهم بالای همۀ افلاک که آن را محیط بر عالم ماده می دانستند، در روایات دینی جایی فراتر از همۀ آسمان ها، چرخ اطلس، فلک المحیط، طارم اعلیٰ، گرزمان، چرخ اثیر، چرخ اکبر، چرخ برین، سپهران سپهر
عَرش، فلک نهم بالای همۀ افلاک که آن را محیط بر عالم ماده می دانستند، در روایات دینی جایی فراتر از همۀ آسمان ها، چَرخِ اَطلس، فَلَکِ المُحیط، طارَمِ اَعلیٰ، گَرَزمان، چَرخِ اَثیر، چَرخِ اَکبَر، چَرخِ بَرین، سِپِهران سِپِهر
عبارت است از فلک نهم که آن آسمان همه آسمانهاست، یعنی بالای همه افلاک و بر همه محیطاست، و به لسان شرع آن را عرش نامند. بدان که عالم همه یک کره است. مرکزش زمین و افلاک همه نه اند گرد یکدیگر برآمده مانند پوستهای پیاز. از آن نه یکی فلک الافلاک است که محیط شده است به جمیع افلاک، و ابتدای آسمانها از فلک الافلاک است و به فلک قمر منتهی شوند و درجوف فلک قمر کرۀ آتش است و در جوف آن کرۀ هوا و درجوف کرۀ هوا کرۀ آب است و در میان کرۀ آب کرۀ خاک است و کرۀ خاک و کرۀ آب هر دو بمنزلۀ یک کره اند، چه آب کرۀ خاک را که زمین باشد احاطۀ تامه نکرده است بلکه ربعی از کرۀ زمین از آب مکشوف است، و بدان که بعد مقعر فلک قمر از سطح زمین چهل هزاروششصدوشصت وسه فرسنگ است و بعد مقعر فلک شمس چهل وهفت هزاروششصدوده فرسنگ است... و بعد محدب فلک الافلاک بجز خدای تعالی کسی نمیداند. (غیاث). وجود فلک الافلاک و فلک های دیگر امری موهوم و تصوری کهنه است که دانش ستاره شناسی و فضاشناسی نو آن را مردود ساخته و در فضای بی پایان به وجود جسم محدب و کروی محیط بر عالم معتقد نیست
عبارت است از فلک نهم که آن آسمان همه آسمانهاست، یعنی بالای همه افلاک و بر همه محیطاست، و به لسان شرع آن را عرش نامند. بدان که عالم همه یک کره است. مرکزش زمین و افلاک همه نه اند گرد یکدیگر برآمده مانند پوستهای پیاز. از آن نُه یکی فلک الافلاک است که محیط شده است به جمیع افلاک، و ابتدای آسمانها از فلک الافلاک است و به فلک قمر منتهی شوند و درجوف فلک قمر کرۀ آتش است و در جوف آن کرۀ هوا و درجوف کرۀ هوا کرۀ آب است و در میان کرۀ آب کرۀ خاک است و کرۀ خاک و کرۀ آب هر دو بمنزلۀ یک کره اند، چه آب کرۀ خاک را که زمین باشد احاطۀ تامه نکرده است بلکه ربعی از کرۀ زمین از آب مکشوف است، و بدان که بُعد مقعر فلک قمر از سطح زمین چهل هزاروششصدوشصت وسه فرسنگ است و بُعد مقعر فلک شمس چهل وهفت هزاروششصدوده فرسنگ است... و بُعد محدب فلک الافلاک بجز خدای تعالی کسی نمیداند. (غیاث). وجود فلک الافلاک و فلک های دیگر امری موهوم و تصوری کهنه است که دانش ستاره شناسی و فضاشناسی نو آن را مردود ساخته و در فضای بی پایان به وجود جسم محدب و کروی محیط بر عالم معتقد نیست